مگس مينوز جاليز

 

 

(يا مينوز مارپيچ آمريكايي)

 

نام علمي: Liriomyza  trifolii

 

 تهیه و تنظیم:مهندس مهناز معیار نعیمی

 

خانواده:

 

 Agromyzidae

راسته دوبالان ( مگس ها):

 

 Diptera

 

 

 


vپراكندگي مگس مينوز جاليز 

 

اين حشره بومي مناطق شرقي ايالات متحده آمريكا، كانادا و شمال و جنوب آمريكا و جزاير كارائيب مي باشد. اگر چه در سالهاي اخير اين گونه در كاليفرنيا ، اروپا و در ايران در سالهاي قبل بطور خفيف درمزارع نخود معمولي ، سبزي و صيفي استانهاي هرمزگان ، تهران ، سمنان ، يزد وگرگان ، خوزستان و برخي نقاط ديگر گسترش وسيعي يافته است. جمعيت اين مينوز بيشتر در گياهان زينتي افزايش داشته وگاهي بسرعت درگلـــــخانه ايجاد آلودگي نموده و براحتي گسترش مي يابد.

v گياهان ميزبان

 

مهمترين آفت كرفس و داوودي شناخته شده است، دامنه گياهان ميزبان وسيع و گسترده مي باشد كه برخي از آنها عبارتند از : خربزه ، خيار، لوبيا، گوجه فرنگي ، چغندرقند، هويج ، كرفس ، بادمجان ، كاهو، پياز، نخود، فلفل ، سيب زميني، كدو، اسفناج ، هندوانه ، گلهاي زينتي از قبيل داوودي ، گل جعفري ، ژربرا، گچ دوست، بويژه گياهان خانواده Compositae آلوده مي شوند.

بــــسياري از گونه هاي علفهاي هرز در بقاء و رشد و نمــــــو آفت مؤثرند. درگرگان مگس مينوز در مزارع پنبه، سويا و روي علفهاي هرز سلمك و پنيرك ديده مي شود

.

v نحوه خسارت

 

سوراخهاي ايجاد شده توسط حشره بالغ ماده درزمان تغذيه و تخم ريزي سبب ظهور نقوش نقطه اي روي شاخه ها وبرگها مي گردد ، اين علائم مخصوصاً در نوك برگها و درحاشيه برگها ديده مي شود ( شكل 1) ، اگرچه فرم اصلي خسارت به شكل كانال توسط لارو در سطح برگ ظاهر مي شود كه اين عمل موجب تخريب لايه مياني برگ مي گردد ( شكل 2 و 3و 4) كانالها تقريباً در حدود 4-3 روز پس از تخمريزي قابل تشخيص هستند و با رشد لاروها كانال ها نيز بزرگتر  مي شوند. گسترش كانالها نيز سبب ريزش نابهنگام برگها شده و در نتيجه گياه فاقد سايه و ميوه ها دچار آفتاب سوختگي مي شوند، زخمهاي روي شاخ و برگها راه ورود عوامل بيماريزا نظير قارچها و باكتريها به داخل گياه را هموار مي كند، اگر چه مينوزها باعث كاهش رشد گياه مي شوند، محصولاتي نظير گوجه فرنگي ترميم پذيرند و مي توانند بطور چشمگيري در مقابل خسارت آفت مقاومت نمايند ، خسارت اين آفت در شرايط مناسب و ميزبان حساس به آستانه زيان اقتصادي رسيده و باعث افت محصول مي شود.

اغلب بطور متوسط 3-1 كانال درهر برگ گوجه فرنگي موجب كاهش محصول مي شود ، گزارشي درسال 1954 در مورد سيب زميني نشان ميدهد با 25% كاهش در جمعيت مينوز ميزان محصول باندازه قـــابل ملاحظه اي افزايش مي يابد، در حاليكه تصور مي شد خسارتي كه مينوزها وارد مي كنند بمراتب كمتر از شته سبز هلو باشد.

از آنجا كه مقاومت يا تحمل گياهان زينتي نسبت به خسارت حشرات كمتر است، بيشترين خسارت مينوزها به اين محصولات است.

ميزان خسارت نسلهاي مختلف آفت متفاوت است، به طوري كه در ايستگاه زرقان فارس خسارت نسل اول آفت 20% ، نسل دوم 34%، نسل سوم 45% و نسل چهارم 85% گزارش شده است.

 

v شكل شناسي

تخمهاي آفت بيضي شكل و حدود mm1 طول و 2/. ميلي متر عرض دارند ابتدا روشن و شفاف كه بعداً برنگ سفيدكرم در مي آيند، اندازه بدن و قطعات دهاني لاروها مي تواند در تشخيص سنين

 

 مختلف لاروي بويژه در سن آخر آن مفيد باشد، درمرحله سن سوم لاروي اندازه بدن و قطعات دهاني بطور ميانگين 99/1 ميلي متر و 25/. ميلي متر مي باشد ( شكل 5)

شفيره به رنگهاي قهوه اي طلايي كه به قهوه اي تيره تغيير رنگ مي دهد ( شكل 6)

حشرات بالغ كوچك و كمتر از 2 ميلي متر طول دارند طول بال 9/1- 25/1 ميلي متر، سر زردرنگ با چشمهاي قرمز است ، قفسه سينه و شكم غالباً برنگ خاكستري و سياه ، سطح شكم و پاها برنگ زرد و بالها شفاف هستند ( شكل 7)

 

v دوره زندگي

 

حشره زمستان را بصورت شفيره در داخل خاك بسر مي برد،دوره زندگي حشره نسبتاً كوتاه است، زمان لازم براي تكامل دورة زندگي در مناطق گرمسير نظير فلوريدا اغلب 28-21 درجه سانتي گراد درروز مي باشد كه ساليانه در مناطق گرمسير و كشتهاي تحت پوشش مي تواند نسلهاي زيادي را توليد كند، در كشور ما در شرايط مزرعه در هرمزگان تا 8 نسل و در كرج تا 4 نسل دارد.

طبق گزارشي در سال 1984 ( leibee ) در درجه حرارت ثابت 25 درجه سانتي گراد براي رشد از زمان تخمريزي حشره و تفريج تخم تا تبديل به حشره كامل حدود 19 روز لازم است.

سرعت رشد و نمو با بالا رفتن درجه حرارت تا 30 درجه سانتي گراد افزايش مي يابد، معمولاً گرماي بالاي 30 درجه براي لارو مطلوب نيست و موجب مرگ و مير بسياري از لاروها مي شود، در درجه حرارت 25 درجه سانتيگراد در مرحله تخم جهت نمو 7/2 روز لازم است ، سه مرحله فعاليت لارو به ترتيب 4/1، 4/1، 8/1 روز، مرحله شفيرگي 3/9 روز و مرحله تخمگذاري حشره بالغ بطور متوسط 3/1 روز مي باشد(Minkenberg 1988 )

آستانه درجه حرارت براي رشد و نمو مراحل مختلف بين 10-6 درجه است بجز در مرحله تخمگذاري كه حداقل درجه حرارت حدود 12 درجه سانتي گراد ضروري است . حشره كامل مگس مينوز روي نخود در شرايط كرج در اوايل ارديبهشت ماه كه درجه حرارت هوا حدودc

15 درجه مي شود ظاهر مي گردد. بهترين درجه حرارت براي آفت 20 درجه  سانتي گراد است، دوره لاروي روي نخود بر حسب شرايط محيطي 8-6 روز و لارو كامــــل پس از خروج در خاك به شفيره تبديل مي شود اين دوره 14-12 روز طول مي كشد.

طول عمر حشرات بالغ 18-13 روز است، تمايل حشره براي تخمگذاري در وسط گياه است، حشرات بالغ از برگهاي نارس اجتناب مي كنند، ماده ها تخمها را در سطح زيـــــرين بــرگ ها درســـت در زير اپيدرم (رو پوست) ميگذارد تعداد تخم روي كرفس روزانه 39-35 عدد و به تعداد كل 400-200 عدد تخمين زده شده ، ميزان تخمگذاري روي گوجه فرنگي پايين تر است زيرا گوجه فرنگي ميزبان با مطلوبيت كمتري است ، حشره ماده با لوله تخمريزش سوراخهايي در مزوفيل ( لايه مياني) برگ ايجاد مي كند، از اين سوراخ تغذيه مي كند و تخم را نيز داخل آن مي گذارد.

در ميزبانهاي مطلوبي چون داوودي و كرفس 25%  سوراخها حاوي يكعدد تخم است و در گوجه فرنگي با مطلوبيت كمتر 10% سوراخها حاوي يكعدد تخم است.

نرهاي جفتگيري كرده فقط 3-2 روز زندگي مي كنند چون نمي توانند جهت تغذيه در شاخ و برگ سوراخي ايجاد كنند بنابراين تغذيه آنها كمتر از ماده ها است در حاليكه ماده ها حدود يكهفته زنده مي مانند، معمولاً در زمانيكه تابش نور خورشيد زياد است بويژه درهنگام ظهر تخمريزي و تغذيه مي كنند.

vمديريت كنترل آفت

الف ) عمليات زراعي

بعلت اينكه علفهاي هرز و بقايايي گياهي مي توانند منبع آلودگي اوليه باشند لذا مبارزه با علفهاي هرز و حذف بقايا و شخم عميق توصيه مي شود، زيرا در صورتيكه بقايا عميقاً درخاك مدفون شده باشد حشرات در هنگام خروج با شكل مواجه شده واز بين مي روند ضمن اينكه نحوه كشت ( زير پوشش يا داربستي) مي تواند بر هر دو عامل آفت و دشمنان طبيعي آن تأثير گذار باشد، جمعيت آفت در كشتهاي زير پوشش و داربستي بيشتر است كه مي تواند بدليل كمي فعاليت پارازيتوئيدها در كشتهاي زير پلاستيك باشد. همچنين استفاده از تله هاي زرد چسبناك براي بدام انداختن حشرات بالغ مينوز و ايجاد تناوب با گياهان غير ميزبان مثل گندم و جو توصيه شده است.

 

ب ) كنترل بيولوژيك

از آنجاكه پارازيتوئيدهاي مينوز اغلب در مزارعي كه تحت سمپاشي هاي مكرر نبوده اند اين آفت را بخوبي تحت كنترل در مي آورد لــــــذا رها ســـــــازي آنها د رمحصولات مخصوصاً در كشتهاي تحت پوشش مورد توجه است ، گرچه در كشتهاي بازهم رها سازي پارازيتوئيدها امكان پذير است.

مواردي چون توليد انبوه براي رهاسازي زنبور Diglyphus begini   و تأثير نماتد Steinernema   در كنترل آفت گزارش شده است

.

زنبورهاي پارازيتوئيد از خانواده هاي Braconidae ، Eulophidae ، Pteromalidae داراي

 اهميت بوده و در غياب حشره كشها مي توانند جمعيت آفت را در سطح پاييني نگه دارند ، گونه هاي مهم از خانواده هاي مذكور شامل Dacnusa sibirica, Diglyphus sp,   هستند

 ( شكلهاي 8،9،10،11) براي بدست آوردن يك پارازيستيم بالا ( بيش از 65%) و پايدار ، رطوبت نسبي حداقل 92% موردنياز است سن شكارگر Orius albidipenis ، لارو بالتوري سبز Chrysoperla carnea جزو شكارگرها و زنبور Diglyphus isaea نيز پارازيتوئيد غالب در مناطق ايوانكي و ورامين بوده اند و درصد پارازيتيسم در مناطق مذكور در اوايل فصل 57/19 و در اواخر فصل 47/86 درصد بوده است.

 

ج) مبارزه شيميايي

انواع حشره كشها براي جلوگيري از خسارت آفت استفاده ميشود ولي مهمترين مسئله ايجاد مقاومت به حشره كشها است دامنه حساسيت به حشره كشها در جمعيتهاي مختلف اين آفت بسيار متغير است و حد حساسيت مستقيماً به تعداد دفعات سمپاشي ارتباط دارد، در آمريكا دوام اثر حشره كشها روي مينوز اغلب بين 4-2 سال است و با يك مقاومت شـــديد در ميان جمعيت ها ادامه مي يابد.

استفاده از گروههاي مختلف حشره كشها براي ايجاد تأخير در بروز مقاومت ، همچنين كاهش دز و تعداد دفعات سمپاشي و جلوگيري از سمپاشي هاي بي رويه توصيه مي شود.

در مورد تنظيم كننده هاي رشد (IGR) خيلي ديرتر مقاومت بروز مي كند ولي نسبت به مقاومت ايمن نيستند نكته ديگر اينكه حشره كشها كنترل طبيعي آفت بوسيله پارازيتوئيدها را برهم مي زنند، استفاده زياد از حشره كشها با از بين بردن پارازيتوئيدها ، مشكل مينوز را تشديد مي كند و اين معمولاً نتيجه استفاده از حشره كشها عليه لارو پروانه ها است از اينرو استفاده از مواد اختصاصي تر نظيرB.T عــليه لارو پروانه ها براي بقاي پارازيتوئيدهاي مينوز توصيه شده است. نكته مهم ديگر اينكه در صورت نياز به مبارزه شيميايي در مزارع سبزي و صيفي بايست از سموم كـــــم دوام و بارعايت دوره كارنس ( فاصله آخرين سمپاشي تا برداشت) استفاده نمود.

 

vمنابع

Capinera,johnl.2001.American serpentine leafminer -Liriomyza trifolii ( Diptera: Agromyzidae) – copy right  2001- 2002 university of florida

- بهداد، ابراهيم – 1361 – آفات گياهان زراعي ايران ( 405- 402) انتشارات نشاط اصفهان

- عسگري، مجيد- 1372 مقاله زيست شناسي مگس مينوز سبزي و صيفي در دوازدهمين كنگره گياهپزشكي

 انتشارات وزارت جهاد كشاورزي

- خانجاني ، محمود – 1384 آفات سبزي و صيفي ايران – انتشارات دانشگاه بوعلي سينا ( همدان )

- افسري، علي اكبر- 1378 – بيولوژي ، خسارت اقتصادي و دشمنان طبيعي مينوزهاي Lioiomyza روي سبزي ، صيفي و گياهان زينتي – مقاله سمينار كارشناسي ارشد دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات